واخورده های اجتماع : ragtag
واخورده به انگلیسی
واخورده : bankrupt, beaten, dross, execrable, outcast, second-rate, shoddy, warmed-over
persian phonetic : vaakhorde
واخوردن به انگلیسی
واخوردن : jolt, recoil
persian phonetic : vaakhordan
واخوردگی گردن در تصادفات اتومبیل به انگلیسی
واخوردگی گردن در تصادفات اتومبیل : whiplash
واخواهی به انگلیسی
واخواهی : protest, protestation
persian phonetic : vaakhaahi
واخوان متون و آمار به انگلیسی
واخوان متون و آمار : collation
واخواستن به انگلیسی
واخواستن : demand
واخواست شدن به انگلیسی
واخواست شدن : bounce
واخواست پذیر به انگلیسی
واخواست پذیر : exceptionable
واخواست (حقوق) معنی کلمه
واخواست (حقوق) : exception