رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
beamy معنی کلمه
beamy : پرتوافکن، درخشان، شاخدار، پر پرتو
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
cowhide معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
appanage معنی کلمه