رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
doin معنی کلمه
doin : روبخرابی نهادن، کشتن، لخت کردن، فریب دادن
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
wandering معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
proletarize معنی کلمه