functional : به کار خور، درحال کار، کاری، کارا، به کار انداختنی، درست
american phonetic : ˈfəŋkʃn̩əl
british phonetic : ˈfʌŋkʃn̩əl
english sentence : the air conditioning system is not functional yet
persian sentence : دستگاه تهویه مطبوع هنوز به کار نیفتاده است