رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
mussy معنی کلمه
mussy : کثیف، بهم خورده
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
dining car معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
megaspore معنی کلمه