out معنی کلمه

out : خارج، بیرون از، خارج از، افشا شده، اشکار، خارج،بیرون، خارج از حدود، حذف شده، راه حل، اخراج کردن،اخراج شدن، قطع کردن، کشتن، خاموش کردن، رفتن، ظاهرشدن، فاش شدن، بیرونی

american phonetic : ˈaʊt

british phonetic : aʊt