peer : همتا، جفت، قرین، همشان، عضو مجلس اعیان، صاحب لقباشرافی، رفیق، برابر کردن، هم درجه کردن، بدرجهاشرافی (مثل کنت وغیره) رسیدن، برابر بودن با،بدقتنگریستن، باریک شدن، نمایان شدن، بنظررسیدن، همال
american phonetic : ˈpɪr
british phonetic : pɪə
peer : همتا، جفت، قرین، همشان، عضو مجلس اعیان، صاحب لقباشرافی، رفیق، برابر کردن، هم درجه کردن، بدرجهاشرافی (مثل کنت وغیره) رسیدن، برابر بودن با،بدقتنگریستن، باریک شدن، نمایان شدن، بنظررسیدن، همال
american phonetic : ˈpɪr
british phonetic : pɪə