rest معنی کلمه

rest : اسایش، استراحت، محل استراحت، اسودن، استراحت کردن،ارمیدن، تجدید قوا، کردن، تکیه دادن، متکی بودن به،الباقی، نتیجه، بقایا، سایرین، دیگران، باقیمانده

american phonetic : ˈrest

british phonetic : rest