رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
sarcous معنی کلمه
sarcous : گوشتی، عضلانی
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
through معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
through معنی کلمه