slip معنی کلمه

slip : لغزش، خطا، سهو، اشتباه، لیزی، گمراهی، قلمه،سرخوری، تکه کاغذ، زیر پیراهنی، ملافه، روکش، متکا، نهال، اولاد، نسل، لغزیدن، لیز خودن، گریختن، سهو کردن، اشتباه کردن، از قلم انداختن

american phonetic : sˈlɪp

british phonetic : slɪp