رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
subacid معنی کلمه
subacid : میخوش، ملس، ترش وشیرین
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
intermittent current معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
disjointed معنی کلمه