suppose : خیال کردن که، گمان کردن که، حدس زدن که، پنداشتن که، تصور کردن که، به ذهن (کسی) خطور کردن که
american phonetic : səˈpoʊz
british phonetic : səˈpəʊz
english sentence : be supposed to do something
persian sentence : قرار بودن که، بنا بودن که، موظف بودن که، (محاوره) مجاز بودن که، حق داشتن که، اجازه داشتن که