through : به، از راه، از طریق، به وسیلهی، به کمک، به خاطر، به واسطهی، در اثر، با
american phonetic : ˈθruː
british phonetic : θruː
english sentence : he spoke through an interpreter
persian sentence : او به کمک یک مترجم حرف زد
through : به، از راه، از طریق، به وسیلهی، به کمک، به خاطر، به واسطهی، در اثر، با
american phonetic : ˈθruː
british phonetic : θruː
english sentence : he spoke through an interpreter
persian sentence : او به کمک یک مترجم حرف زد