رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
timeworn معنی کلمه
timeworn : کهنه، قدیمی، فرسوده
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
through معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
vita معنی کلمه