رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
unclinch معنی کلمه
unclinch : ( unclench ) شل شدن، سست شدن، شل کردن یا شدن
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
bookworm معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
racketeering معنی کلمه