warp : تار (در مقابل پود)، ریسمان، پیچ و تاب، تاب دارکردن، منحرف کردن، تاب برداشتن
american phonetic : ˈwɔːrp
british phonetic : wɔːp
warp : تار (در مقابل پود)، ریسمان، پیچ و تاب، تاب دارکردن، منحرف کردن، تاب برداشتن
american phonetic : ˈwɔːrp
british phonetic : wɔːp