رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
whereabout معنی کلمه
whereabout : محل تقریبی، حدود تقریبی، مکان، محل
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
sculptress معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
uppermost معنی کلمه