رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
محبوس کردن به انگلیسی
محبوس کردن : coop, imprison, mew, shut
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
محبوبانه به انگلیسی
بعد
نوشته بعدی:
محتاج (سخت) معنی کلمه