رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
یاری کردن به انگلیسی
یاری کردن : aid, assist, befriend, support
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
یکپارچه پنداشتن به انگلیسی
بعد
نوشته بعدی:
یخزار دریایی به انگلیسی