رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
یکپارچه سازی به انگلیسی
یکپارچه سازی : integration, unification
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
یاری نکردن به انگلیسی
بعد
نوشته بعدی:
یخسان به انگلیسی