رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
امدادی به انگلیسی
امدادی : tending tassist or relieve, reenforcing
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
آب دهان ترشح کردن به انگلیسی
بعد
نوشته بعدی:
ایشان به انگلیسی