mush : حریره ارد ذرت، خمیر نرم، (در رادیو) صدای مزاحم،پارازیت، خش خش، حریره ارد ذرت تهیه کردن، سفر پیاده در برف، پیاده در برف سفرکردن، احساسات بیش از حد
american phonetic : ˈməʃ
british phonetic : mʌʃ
mush : حریره ارد ذرت، خمیر نرم، (در رادیو) صدای مزاحم،پارازیت، خش خش، حریره ارد ذرت تهیه کردن، سفر پیاده در برف، پیاده در برف سفرکردن، احساسات بیش از حد
american phonetic : ˈməʃ
british phonetic : mʌʃ