رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
یکجور (تقریبا) معنی کلمه
یکجور (تقریبا) : similar
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
یا … یا معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
یک دلار (خودمانی) معنی کلمه