رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
woolie معنی کلمه
woolie : ( woolly ، wooly ) لباس پشمی، عرق گیر کرکی، ژاکت پشمی
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
tumescent معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
pizza معنی کلمه