through : به، از راه، از طریق، به وسیلهی، به کمک، به خاطر، به واسطهی، در اثر، با
american phonetic : ˈθruː
british phonetic : θruː
english sentence : Zahra went out through the kitchen
persian sentence : زهرا از راه آشپزخانه خارج شد
through : به، از راه، از طریق، به وسیلهی، به کمک، به خاطر، به واسطهی، در اثر، با
american phonetic : ˈθruː
british phonetic : θruː
english sentence : Zahra went out through the kitchen
persian sentence : زهرا از راه آشپزخانه خارج شد