رفتن به نوشتهها
Translator
دیکشنری آنلاین
فهرست و ابزارکها
queuing معنی کلمه
queuing : صف بندی
american phonetic : ˈkjuːɪŋ
british phonetic : kjuːɪŋ
راهبری نوشته
پیشین
نوشته قبلی:
perpendicular معنی کلمه
بعد
نوشته بعدی:
consideration معنی کلمه