هستی دادن : hatch, substantiate
نویسنده: admin
محترم به انگلیسی
محترم : honorable, nice, respectable, reverend, sacred, upright, venerable, worshipful
persian phonetic : mohtaram
محترق کردنی به انگلیسی
محترق کردنی : burnable
محترق کردن موشک پس فکن به انگلیسی
محترق کردن موشک پس فکن : retrofire
هستی بخش به انگلیسی
هستی بخش : Creator
persian phonetic : hastibakhsh
هسته یاخته (زیست شناسی) معنی کلمه
هسته یاخته (زیست شناسی) : nucleus
محترق کردن به انگلیسی
محترق کردن : ignite
هسته ی چیزی را در آوردن به انگلیسی
هسته ی چیزی را در آوردن : seed, stone
محترق شدنی به انگلیسی
محترق شدنی : burnable
هسته های اتمی را در معرض جریان ذرات اتمی قرار دادن (فیزیک) معنی کلمه
هسته های اتمی را در معرض جریان ذرات اتمی قرار دادن (فیزیک) : bombard